عید اومد،بهار اومد!
سلامی به طراوت شکوفه های بهاری تقدیم دوستای گلم
سال نو همگی مبارک، امیدوارم سال جدید پر از خیر و خوبی و آرزوهای قشنگ برای همه ی زمینیان باشه
بعد از تقریبا یه ماه و نیم دوری از وبلاگ، منو دخملی برگشتیم.
سال 92 با همه خوبی ها و بدی ها، شادی ها و غصه ها و اتفاقات رنگارنگ سپری شد، هر کسی از سال گذشته یه ذهنیتی براش به جا مونده که ممکنه زیبا و شاید هم ناخوشایند بوده باشه، برای من بهترین و زیباترین حس رو به همراه داشت و فرشته کوچولویی که الان تمام دنیای من شده قدم به کره خاکی گذاشت، اینطور بود که امسال برای منو همسری یه جور دیگه و با یه شور و حال متفاوت شروع شد، سال قبل دو نفر و نیم بودیم ولی امسال با دختر نازم یه خانواده سه نفره شدیم!!
سال جدید رو کنار سفره هفت سین مامان و بابای همسری آغاز کردیم، که امیدوارم سالیان سال زنده باشن و دعای خیرشون برکت زندگیمون باشه.
روزهای اول سال نو رو به دید و بازدید گذروندیم و تو همون روزای اول یعنی 2 فروردین دختر مامان 7 ماهه شد!!
دختر هفت ماهه ی من کلی پیشرفت کرده، میشینه، دد و بابا میگه، میخزه و کلی شیطونی میکنه، غذا میخوره،یه دونه دندون شیشه ای کوچولو هم درآوردهدستاشو دراز میکنه که بغلش کنیم و البته حسابی هم مامانی شده!!!
هفته اول سال رو تو مشهد سپری کردیم و روز هفتم فروردین منو همسری و دخملی با خاله فرناز و خاله فائزه و علی جون (پسرخاله یاسمینا) عازم سفر به ماهشهر و در واقع برگشتن به خونمون شدیم.
هفته دوم سال با همه خستگیهاش فوق العاده بود، به منو یاسمینا که خیلی خوش گذشت، امیدوارم به مهمونامونم خوش گذشته باشه! خیلی از جاهای تفریحی و دیدنی خوزستان رو رفتیم و روز سیزدهم رو کنار ساحل خلیج همیشگی فارس در بندر گناوه بدر کردیم!
روز پانزدهم شد و خاله ها و علی جون منو و دخملی رو تنها گذاشتن و برگشتن مشهد صبح روز بعد دخمل طلا مثه چند روز قبل پاشد و انتظار داشت خاله ها و علی باشن اما هر چی دور و برشو نگاه کرد دید هیچ خبری نیست فقط خودشه و مامانش!! یه کم نق و نوق کرد ولی زودی شرایط رو قبول کردو شد همون نازگل آروم و دوست داشتنی همیشگی
کلی عکس هم براتون دارم که تو ادامه مطلب میذارمشون
غذا دادن به دخملی هم پروژه اس
موش کوچولو میخواد شکلات بخوره
دخترم تو خونه تکونی کلی کمک کرد و کشوی دراورشو مرتب کرد!!!
بعد از خونه تکونی هم موهاشو فشن کرد!! همونطور که موهای مامان و باباشو با شیطونی هاش فشن میکنه!
سفره هفت سین و هفت ماهگی
از چپ به راست: عمه جون یاسمینا، یاسمینا و مامان تو حیاط خونه پدرجون در نوروز برفی
از راست به چپ: خاله جون فرناز، خاله جون فائزه و یاسمینا، علی جون (مهمونای نوروزی ما)
یاسمینا و سین های هفت سین در ماهشهر
دخملی در ساحل
یاسمینا+بابا+مامان
یاسمینا+خاله فائزه
یاسمینا+بابا
سوارکاری
تاب بازی