ده ماهگی
سلاااااااااام
بعد از یه غیبت نسبتا طولانی بالاخره فرصتی پیدا کردم و به وبلاگ دخملی سر زدیم.
یاسمینا خانوم من یه هفته اس که ده ماهگی رو تموم کرده و وارد ماه یازدهم زندگیش شد!!
قبلا که دوستام میگفتن قدر این روزاتو بدون (وقتی یاسمینا نوزاد بود) حرفشونو درک نمیکردم، ولی حالا میفهمم!! گرچه هر روز شیرین و شیرینتر میشه اما مراقبت ازش واقعا پیچیده اس، با اینکه دائم مراقبشیم، تو این مدت یه بار سرش آسیب دید و یه بار هم لپش کبود شد(دقیقا روز ورود به یازده ماهگی)!
چند روز قبل ناز گلم رو برای پایش به درمانگاه بردم، خدا رو شکر مثل همیشه طبق نمودار خودش رشد کرده بود، قد: 76 سانت، وزن:9 کیلو و 800 گرم . البته رشد شیطونیهاشم خیلی عالی بوده!!! یاسمینا گلی ایستادن رو یاد گرفته، چهار دست و پا رفتنش هم که عالی شده، تو یه چشم به هم زدن خودشو به هر چیزی بخواد میرسونه و زیر و روش میکنه!
حدود 3 هفته هم مشهد بودیم، تو این سه هفته به یاسمینا خیلی خوش گذشت و البته به مامانش هم...
دخملی طلا با خاله ها و دایی جونش کلی اینور و اونور رفت و حسابی خوش گذروند. حالا هم که برگشتیم خونه دوس داره دائم بره بیرون از خونه و شیطونی کنه!!
اینم یه سری عکس از ده ماهگی دخملی و سفر به مشهد
یاسمینا در باغ آقاجون و مامانی
یاسمینا و شایلی جون(نوه خاله)
دخترم با روسری