یازده ماهگی و سفر به تبریز

1393/5/19 16:00

نویسنده : مامان فهیمه

1,317 بازدید

اشتراک گذاری

سلام به دوستان همیشه وفادار و مهربونم

ممنون از اینکه همیشه لطفتونو شامل حالمون میکنید و به وبلاگ دخملی سر میزنید

خیلی دوست دارم بیشتر بنویسم و پست بذارم اما تنها زمانی که گل دختری خوابه میتونم کامپیوتر رو روشن کنم البته اینبار کمی دیرتر پست گذاشتم، که چندتا دلیل داشت: یک اینکه ماه مبارک رمضان رو سپری میکردیم و شبها تا دیر وقت بیدار بودیم و روزها خواب! جای همگی خالی با دوستان دوره گذاشتیم هر شب افطاری خونه یکی میرفتیم و یک شب هم خونه خودمون برگزار شد که با همراهی دختر نازم شب خوبی رو سپری کردیم، دوم اینکه بازم جای همگی خالی یه دوازده روزی رو رفتیم مسافرت، مقصد سفر ، تبریز بود اما از ماهشهر تا تبریز شهرهای دیدنی زیادی از جمله همدان و کرمانشاه بود که به تعدادی از این شهرها در مسیر رفت و به تعدادی هم در مسیر برگشت سر زدیم، با اینکه هوا خیلی گرم بود و به دلیل تعطیلات عید فطر همه جا شلوغ بود اما خیلی خوش گذشت، تو این سفر یکی از دوستامون هم با همسر و پسر کوچولوی دوست داشتنیش (علی) همراهمون بودن و تونستیم کنار هم روزهای خوبی رو پشت سر بذاریم، یاسمینا کوچولوی قشنگ من هم همسفر فوق العاده خوبی برامون بود، دخترم نه گریه میکرد و نه بهونه میگرفت، از غذای خودمون میخورد و صداشم درنمیومد و خدارو شکر مثل همیشه قوی بود و مریض نشد، و اما عامل سوم و البته دلیل اصلی دیر پست گذاشتنمون هم قطعه یک ماهه اینترنت بود که بالاخره دیروز وصل شد!! جشن

الان که این پست رو میذارم ناز گلم بیشتر از دو هفته است که وارد ماه دوازدهم زندگیش شده!! یازده ماهگی پایش نداره برا همین خودم به صورت تقریبی قد و وزن دخملمو اندازه گرفتم، قد: حدود 78 سانت و وزن: حدود 10 کیلو و سیصد گرم، که باز هم خدا رو شکر مطابق نمودارش رشد کرده! یاسمینای گل من چند قدمی راه میره، تشخیصش نسبت به اسباب بازی ها و وسایل دور و بر بهتر شده، وقتی گوشی زنگ میخوره بر میداره و کنار گوشش میذاره و اَ اَ اَ میگه و خلاصه خیلی شیطون بلا و شیرین شده!