هفده و هجده ماهگی
سلاااااااااااااااااااام گرم زمستونی به همه ی عزیزانم
امیدوارم روزهای پایانی سال براتون سرشار از شادی باشه، سال 93 هم با تمام اتفاقات خوب و گاهی هم نه چندان خوب داره به پایان میرسه و تنها یاد خاطرات هست که در ذهن ما باقی میمونه، پس بهتره از این روزها تمام استفاده رو ببریم و شاد زندگی کنیم.
بعد از یه غیبت طولانی بالاخره فرصتی پیش اومد تا به وبلاگ دخملی یه سری بزنیم. تو این دو ماه مهمون اومد، مهمونی رفتیم، سفر کردیم و کمال استفاده رو بردیم و جای همگی خالی خوش گذشت.
دختر طلای من هم هر روز بزرگتر میشه و چیزهای جدید یاد میگیره، یاس زیبای من دیروز یک سال و نیمه شد!!
خیلی بیشتر از قبل کلمه یاد گرفته، یکی از کلماتی که ببیشتر از همه تکرار میکنه: این چیه؟ هست، انگشت اشاره شو به سمت همه چیز نشونه میگیره و با لحن دوست داشتنی میگه این چیه؟
چند روز دیگه برای پایش و واکسیناسیون به درمانگاه میریم، امیدوارم یاسمینا گلی زیاد اذیت نشه.
تو این مدت دوری از وبلاگ کلی عکس از دختری گرفتم که یه تعدادیشو در ادامه پیوست میکنم.