یاسمینایاسمینا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

مسافر تابستونی

شانزده ماهگی

1393/10/3 15:36
نویسنده : مامان فهیمه
816 بازدید
اشتراک گذاری

                           

یه سلام ناب زمستونی به همگی ...

امیدوارم با اومدن زمستون غم و غصه هاتون زیر برفها ناپدید بشن و روزهای شادی رو پیش رو داشته باشید. تو یه ماهه گذشته مناسبتهایی رو پشت سر گذاشتیم: اربعین، وفات  پیامبر(ص)، شهادت امام رضا (ع) که ما مشهدیها ارادت خاصی نسبت به ایشون داریم و مناسبت دیگه هم شب یلدا و آغاز فصل سپید زمستون و تمام شدن ماه صفر.

منو دخملی دو هفته از این ماه رو مشهد بودیم. سفر کردن تو این فصل مشکلات خاص خودشو داره، یه مشکل عمده وجود مه هست که متاسفانه ما باهاش روبه رو شدیم و دو بار پروازمون کنسل شد!! و برناممون یه هفته عقب افتاد. عقب افتادن برنامه یه حسن داشت اونم اینکه ما برای اربعین مشهد بودیم و تونستیم از شله زرد نذری خواهرم بخوریم، و اینکه مامان و بابای همسری هم به سفر حج مشرف شدن و ما تونستیم بدرقه شون کنیم.

بالاخره با همه ی ماجراها رفتیم مشهد و دوهفته خیلی خوب رو کنار فامیل به خوشی گذروندیم و تونستم بعد از مدتها دوستان دانشگاهیمو ببینم بغلو 27 آذر برگشتیم. و برای شب یلدا خونه خودمون بودیم و کنار هم طولانی ترین شب سال رو سپری کردیمhttp://alham.persiangig.com/image/water%20melon/31.gif.

یاسمینای زیبای من هم روز دوم زمستون شانزده ماه از زندگیشو تمام کرد و وارد ماه هفدهم شدجشن. این روزا هر روز که میگذره به شیطنتهاش اضافه میشه و سعی میکنه صحبت کنه، تا الان یه سری کلمات میگه:من مامان بابا،اسب، داغ. ولی درکش از کلمات خیلی بهتر شده و تقریبا همه چیز رو تشخیص میده.

قد و وزن دقیق نازگلم رو متاسفانه نمیدونم چون شانزده ماهگی پایش نداره.

                     جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

در ادامه یه سری عکس از یه ماه گذاشته گذاشتم.

فرودگاه ماهشهر

یاسمینا در حال حمل کیفش در مشهد

شب یلدا

پسندها (1)

نظرات (1)

بابایی
3 دی 93 16:26