دو اولین دیگه
اولین برگشتن به شکم و اولین گرفتن جغجغه با دست بدون کمک دیگران
دیروز برای چند لحظه دختر شیطون بلا رو تنها تو تشک بازیش گذاشتم و خودم رفتم به کارهام برسم (ژله تزریقی درست کردم،عکسشو براتون میذارم)، بعد از چند دقیقه که برگشتم دیدم دختر کوچولو خودش بدون کمک روی شکم دراز کشیده، کلی خوشحال شدم و از طرفی هم نگران، آخه دیگه دخملی هر روز داره شیطون تر میشه و نیاز به مراقبت بیشتری داره!
این روزا یاسمینا خانوم ما بدون کمک دیگران جغجغه هاشو تو دستش میگیره و میخورشون و باهاشون حرف میزنه (البته به زبون خودش).
دیگه وقتی میریم خرید تو کالسکه نمیخوابه و دائم اطراف رو نگاه میکنه...
عکسها در ادامه ...
ژله تزریقی که درست کردم
در دست گرفتن جغجغه
همراهی دخملی برای خرید با کالسکه
موهای نوزادی دخترم کم کم داره میریزه، تو این عکس مشخص میشه
اینجا هم با جغجغه حرف میزنه و میخنده