یعنی ممکنه؟!!!!!!!!!!!
جاتون خالی چند روز پیش میخواستیم برا ناهار ماهی بپزیم، ماهی ها رو قبلا یکی از همکارای همسری از هندیجان به صورت پاک نشده آوورده بود و چون خیلی زیاد بود ما هم بدون باز کردن شکمشون فریز کردیم. همسر مهربونم دو تا از اون ماهی ها رو برداشت تا تمیز کنه، بعد از چند دقیقه هیجان زده منو صدا زد، منم که خیلی کنجکاو شده بودم بدو بدو یاسمینا بغل رفتم آشپزخونه، که دیدم تو شکم یکی از ماهی ها بچه ماهی بود!!! یه ماهی دقیقا مثل همون ماهی ولی کوچیکتر (ماهی شوریده)، سوال برامون پیش اومد ماهی که بچه زا نیست!! با هر کس در موردش صحبت کردیم میگفت شاید خوردتش، اما جالب اینجا بود که ما بدن ماهی رو کالبد شکافی کردیم دیدیم ماهی کوچیکه (که زیادم کوچیک نبود تقریبا 15 سانت طولش بود) داخل سیستم گوارش ماهی بزرگتر (که حدود 30 سانت طول داشت) نبود و یه لایه نازک شبیه کیسه جنینی با رگه های خونی دورش بود و حتی یه خراش هم روی پوستش نبود فقط یک خراش بزرگ که همسری موقع باز کردن شکم ماهی روش انداخته بود. یعنی چجوری شده که اینجوری شده؟!!!
خلاصه بعد از کالبد شکافی و شستشو، جنین که راهیه سطل زباله شد و دو تا ماهی دیگه هم پخته شدن اما نتونستیم بخوریمشون چون اون صحنه سزارین ماهی همش جلو چشممون بود!!
دیروز صبح هم دخملی رو برای پایش و واکسیناسیون بردیم، باز خانوم پرستار روفرم نبودن! بعد از کلی غر زدن که چرا سه شنبه آووردین روز واکسن نوزاداست و فلان و فلان، دختر طلامونو واکسن زد و خدا روشکر زیاد اذیت نشد و تب هم نکرد. بعد از برگشتن به خونه مرتب کاری داشتم آخه بعدازظهر چند تا از دوستام با بچه هاشون قرار بود بیان خونمون، که اومدن و جاتون خالی خوش گذشت، اما اما... دخملی ما که اصلا نتونست بخوابه و دکوراسیون اتاقها کاملا تغییر کرده بود، واقعا راست میگن بچه ها بمب انرژیند حالا این بمب خونه ما منفجر شده بود!! با اینحال روز خیلی خوب و پر انرژی بود.
بعد از رفتن مهمونا خونه رو مرتب کردم و وسایل سفر رو کم کم آماده کردم، چون پنجشنبه با نازگلم میریم مشهد و باباش هم یکی دو هفته دیگه میاد پیشمون، بنابراین اگه تو این مدت پست نذاشتم نگران نشید چون آدم وقتی میره پیش مامانش همه چیز رو فراموش میکنه، مخصوصا ما دخترا که عاشق مامانامونیم!!
عکس ماهی از نماهای مختلف
عکسها در ادامه...
مادر و بچه بعد از شستشو
مهمونای کوچولومون که هیچکدوم برا عکس همکاری نکردن از راست به چپ: یاسمینا 4 ماهه،مهتا 6و نیم ماهه،آوا 7ماهه و کسرا یکسال و 3ماهه( البته پر انرژیا تو این عکس نیستن)