سفر به مشهد
منو یاسمینا کوچولو برای دیدن خانواده زودتر از همسری رفتیم مشهد، خدارو شکر دختر نازم زیاد اذیت نشد و تمام طول پرواز رو خوابیده بود . وقتی رسیدیم فرودگاه مامان و بابام اومدن استقبالمون و بعد از کلی بوس و بغل رفتیم خونه مامان اینا. پنجشنبه و جمعه همه اومدن دیدنمون، روز شنبه هم خونه پدر همسری رفتیم و عموجون یاسمینا و خونوادش هم برای دیدن دخملی اومدن. وقتی به خونه مامانم برگشتیم نازگل خانومو پیش مامانم گذاشتم و کمی شیر هم توی ظرف ریختم تا با قاشق بدن بهش و برای خرید رفتم، یک ساعت که گذشت مامانم زنگ زد که زود بیا خانوم خانوما گرسنه شدن!! دختر خانوم بلا نازشون زیاد شده و با قاشق شیر نمیخورن! بدو بدو برگشتم خونه و خریدم نیمه کاره موند ، روزه...
نویسنده :
مامان فهیمه
14:43